از زمانهای دور رسم شده است که برای آمدن برکت به منزل و محل کارمان نعل اسبی بر ورودی این مکان ها نصب کنیم ، حال این نعل برای آوردن برکت بر زندگی ما چه می کند و فلسفه آن از کجا نشأت گرفته است را برای شما بازگو خواهیم کرد،که در ادامه میخوانید؛
به گزارش گروه اجتماعی «کمال مهر»؛ خرافه یا حقیقت مسئله این است! افزایش رزق و روزی ، خوش یُمن بودن ، شانس آوردن در کارهای روزمره و زندگی، بخت و اقبال همه مواردی که خواه یا ناخواه انسان برای رسیدن به آن دست به اعمالی می زند! اما رسیدن به سعادت و خوشبختی و افزایش ثروت و مکنت به چه قیمتی و به چه شیوه ای !؟
از زمانهای دور رسم شده است که برای آمدن برکت به منزل و محل کارمان نعل اسبی بر ورودی این مکان ها نصب کنیم ، حال این نعل برای آوردن برکت بر زندگی ما چه می کند و فلسفه آن از کجا نشأت گرفته است را برای شما بازگو خواهیم کرد،که در ادامه میخوانید:
نعل اسب خوش شانس آمریکایی!
در اروپا و آمریکا نعل اسب را به عنوان وسیله ای برای شانس آوردن استفاده می کنند! به گفته برخی کارشناسان این موضوع از اسپانیای قدیم (اندلس) وارد اروپا و بعد وارد آمریکا شده است! و سرزمین اندلس نیزدر دوران حکومت مسلمانان رسم آویختن نعل اسب را به عنوان برکت و خیرداشتن مورد استفاده قرار می دادند ، به گفته مورخان مردمان اندلس نیز این رسم را از امویان کسب کرده بودند! اکنون رسم نعل اسب زدن امویان را برای شما بازگو خواهیم کرد.
امویان و ۴۰ نعل اسب تازه!
همۀ ماجرای نعل اسب از آنجا آغاز می شود که در واقعه عاشورا در برابر فرمانى که ابن زیاد صادر کرده بود، «ابن سعد» مأمور بود پس از شهادت امام حسین علیهالسلام بدن مبارکش را زیر سمّ اسبان قرار دهد؛ وى که به خاطر تقرّب به ابن زیاد و در خیال خامش براى رسیدن به حکومت رى از هیچ جنایتى خوددارى نمىکرد، در میان اصحابش فریاد زد:
«مَنْ یَنْتَدِبُ لِلْحُسَیْن علیه السلام فَیُوطِیَ الْخَیْلَ صَدْرَهُ وَ ظَهْرَهُ؛ کیست که داوطلبانه بر پیکر حسین اسب بتازد تا سینه و پشت وى را زیر سم اسبان پایمال کند؟!»
شمر که قساوت فوقالعادهاى داشت با شنیدن این فرمان، پیشقدم شد و بر بدن پاک زاده زهرا علیهاالسلام اسب تاخت. ده نفر دیگر نیز از وى تعبیت کردند و با کوبیدن نعل تازه بر سمان اسبانشان بر پیکیر امام حسین (ع) و یارانش تاختند که عبارت بودند از:
۱٫ اسحاق بن حُویّة. ۲٫ هانى بن ثُبیت حضرمى. ۳٫ واحظ بن ناعم. ۴٫ اسید بن مالک. ۵٫ حکیم بن طفیل طائى. ۶٫ اخنس بن مَرثَد. ۷٫ عمرو بن صُبیح. ۸٫ رجاء بن مُنقِذ عبدى. ۹٫ صالح بن وهب. ۱۰٫ سالم بن خثیمه.
بعد از این ماجرا این افراد در انتظار دریافت پاداش زیادی به خاطر عملشان بودند که برخلاف انتظارشان ابن زیاد دستور داد به آنان جایزه ناچیزى دادند، و این افراد هم ۴۰ نعل اسب را کنده و با قیمت زیادی به مردم فروختند؛ و به گفته آیت الله جوادی آملی : به این جهت که این اسب ها «نعوذ بالله » آدم های خارج از دین را لگدکوب کرده اند پس با ارزش می باشند و تبرک جستن به نعل اسب از موهومات بعد از حادثه کربلا شد!
سندی دیگر در برکت داشتن نعل اسب!
علامه کراجکی نکات تلخ و عبرت آموزی را بیان کرده است :
خانواده هایی در شام پس از حادثه کربلا با عناوین تازه ای معرفی شدند. مانند:
بنو السراویل ::فرزندان کسی بودند که لباس امام حسین را برداشته بودند
بنو السرج::فرزندان آنانی بودند که بر پیکر امام اسب تاختند و پس از جنگ
نعل اسب ها را به مردم به قیمت بالایی فروختند و مردم نعل ها بر سر در خانه
خود آویختند و به آن افتخار کردند
۱٫علامه کراجکی در صفحه ی ۴۵ کتاب ((التعجب))
بنابراین گزارش متأسفانه بصورت کاملاً ناآگاهانه بیشتر مردم عزیز ما از این حقیقت بی اطلاع هستند همانطور که هنگام تهیه تصاویر ذیل خبرنگار «کمال مهر» با پرسش از نصب کنندگان نعل ها در ورودی این مکانها متوجه شد که اطلاع خاصی از این موضوع ندارندو فقط جهت برکت و خوش شانسی نصب کرده اند که با گفتن ماجرای آن اقدام به کندن این نعل ها نمودند!
برای افزایش رزق و روزی چه کنیم؟
اوّل:
از معاویة بن عمّار نقل شده:از امام صادق علیه السّلام درخواست کردم تا براى رزق دعایى تعلیم من فرماید، آن حضرت این دعا را به من آموخت،و من براى زیاد شدن رزق،چیزى بهتر از این ندیدم.
اَللّهُمَّ ارْزُقْنى مِنْ فَضْلِکَ الْواسِعِ الْحَلالِ الطَّیِّبِ رِزْقاً واسِعاً حَلالاً طَیِّباً بَلاغاً لِلدُّنْیا وَالاْخِرَةِ صَبّاً صَبّاً هَنیَّئاً مَری ئاً مِنْ غَیْرِ کَدٍّ وَلا مَنٍّ مِنْ اَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ اِلا سَعَةً مِنْ فَضْلِکَ الْواسِعِ فَاِنَّکَ قُلْتَ وَاسْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ فَمِنْ فَضْلِکَ اَسْئَلُ وَ مِنْ عَطِیَّتِکَ اَسْئَلُ وَ مِنْ یَدِکَ الْمَلاْ اَسْئَلُ
خداى نصیبم کن از فضل گستردهات،حلال پاکیزه روزى فراخ حلال پاکرساى براى دنیا و آخرت،ریزانریزان گوارا لذیذ بدون زحمت و بدون منّت از احدى از بندگانت،جز وسعتى از فضل واسعت،زیرا تو فرمودى:«از فضل خدا بخواهید»پس از فضل تو مىخواهم،و از عطاى تو درخواست مىنمایم،و از دست پر تو مىطلبم.
دوم:
از امام باقر علیه السّلام روایت شده: به زید شحّام فرمود:براى درخواست روزى،در سجده نماز واجب بگو:
یا خَیْرَ الْمَسْئُولینَ وَ یا خَیْرَ الْمُعْطینَ اُرْزُقْنى وَارْزُقْ عِیالى مِنْ فَضْلِکَ فَاِنَّکَ ذُوالْفَضْلِ الْعَظیمِ
اى بهترین درخواستشده، و اى بهترین عطا کننده،مرا و عیالم را از فضلت روزى بخش،به درستى که تو صاحب فضل بزرگى هستى
سوم:
از ابو بصیر نقل شده:از حاجت خود به حضرت امام صادق علیه السّلام شکایت کردم،و از آن جناب خواستم،براى روزق دعایى تعلیم من کن،حضرت این دعا را به من آموخت از زمانى که آن را خواندم،دیگر محتاج نشدم،فرمود: در نماز شب در حال سجده بگو:
یا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ یا خَیْرَ مَسْئُولٍ وَ یا اَوْسَعَ مَنْ اَعْطى وَ یا خَیْرَ مُرْتَجىً اُرْزُقْنى وَ اَوسِعْ عَلَىَّ مِنْ رِزْقِکَ وَ سَبِّبْ لى رِزْقاً مِنْ قِبَلِکَ اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْئٍ قَدیرٌ
اى بهترین خواندهشده،و اى بهترین درخواستشده،و اى وسعتبخشترین کسىکه عطا کرد،و اى بهترین امیدشده،روزىام ده و بر من از روزىات وسعت ده،و سببسازى کن برایم روزى را از جانب خودت،به درستى که تو بر هرچیز توانایى.
مؤلف گوید:شیخ طوسى در کتاب«مصباح»این دعا را در سجده آخر رکعت،هشتم نافله شب ذکر فرموده.
چهارم:
روایت شده:رسول خدا صلى اللّه علیه و آله این دعا را براى طلب روزى تعلیم فرمود:
یا رازِقَ الْمُقِلّینَ وَ یا راحِمَ الْمَساکینَ وَ یا وَلِىَّ الْمُؤْمِنینَ وَ یا ذَا الْقُوَّةِ الْمَتینَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ وَارْزُقْنى وَ عافِنى وَ اکْفِنى ما اَهَمَّنى
اى روزىدهنده نیازمندان،و اى رحم کننده بر مسکینان،و اى سرپرست مؤمنان،و اى صاحب نیروى استوار،بر محمّد و اهل بیتش درود فرست،روزىام ده،و سلامتى کاملم بخش،و مرا از آنچه به اندیشهام برده کفایت کن.
پنجم:
ابو بصیر این دعا را براى طلب روزى از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده:و آن حضرت فرموده:این دعالى على بن الحسین علیه السّلام است که خدا را به آن مىخواند:
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ حُسْنَ الْمَعیشَةِ مَعیشَةً اَتَقَوّى بِها عَلى جَمیعِ حَوآئِجى وَ اَتَوَصَّلُ بِها فِى الْحَیوةِ اِلى آخِرَتى مِنْ غَیْرِ اَنْ تُتْرِفَنى فیها فَاَطْغى اَوْ تُقَتِّرَ بِها عَلَىَّ فَاَشْقى اَوْسِعْ عَلَىَّ مِنْ حَلالِ رِزْقِکَ وَ اَفْضِلْ عَلَىَّ مِنْ سَیْبِ فَضْلِکَ نِعْمَةً مِنْکَ سابِغَةً وَ عَطآءً غَیْرَ مَمْنُونٍ ثُمَّ لاتَشْغَلْنى عَنْ شُکْرِ نِعْمَتِکَ بِاِکْثارٍ مِنْها تُلْهینى بَهْجَتُهُ وَ تَفْتِنُنى زَهَراتُ زَهْوَتِهِ وَلا بِاِقْلالٍ عَلَىَّ مِنْها یَقْصُرُ بِعَمَلى کَدُّهُ وَ یَمْلاَُ صَدْرى هَمُّهُ اَعْطِنى مِنْ ذلِکَ یا اِلهى غِنىً عَنْ شِرارِ خَلْقِکَ وَ بَلاغاً اَنالُ بِهِ رِضْوانَکَ وَ اَعُوذُ بِکَ یا اِلهى مِنْ شَرِّ الدُّنْیا وَ شَرِّ ما فیها وَ لاتَجْعَلْ عَلَىَّ الدُّنْیا سِجْناً وَلافِراقَها عَلَىَّ حُزْناً اَخْرِجْنى مِنْ فِتْنَتِها مَرْضِیّاً عَنّى مَقْبُولاً فیها عَمَلى اِلى دارِ الْحَیَوانِ وَ مَساکِنِ الاَْخْیارِ،
خدایا نیکى معیشت را از تو مىخواهم،معیشتى که به آن بر تمام خواستههایم نیرو گیرم،و به آن در زندگى به آخرتم برسم،بىآنکه در فراوانى نعمتم قرار دهى،تا طغیان کنم، یا به آن بر من تنگ گیرى تا بدبخت شوم،از روزى حلالت بر من فراخى ده،و بر من از ریزش فضلت، از نزد خود نعمت کامل و عطاى بىمنّت عنایت کن،و مرا به فراوانى آن،از شکر نعمتت غافل مکن،که زیبایىاش سرگرمم سازد،و خوشرنگىهاى شگفتانگیزش دلم را برباید،و نه با کمدادنش به من،که از زحمت در به دستآوردنش،عملم براى خدا ضعیف گردد،
و اندوهش سینهام را پر کند،اى معبود من،از معیشت آن اندازه به من عطا کن،که بىنیازى از بندگان شرّیرت باشد،و رسانندهاى که به وسیله آن به خشنودىات برسم،اى معبود من،از شرّ دنیا و آنچه در آن است به تو پناه مىآورم،دنیا را بر من زندان، و فراقش را بر من اندوه قرار مده،مرا از فتنههاى آن،درحالىکه از من راضى باشى،و عملم در آن پذیرفته باشد،به جانب خانه زندگى ابدى و خانههاى خوبان بیرون آور،
وَ اَبْدِلْنى بِالدُّنْیَا الْفانِیَةِ نَعیمَ الدّارِ الْباقِیَةِ اَللّهُمَّ اِنّى اَعُوذُ بِکَ مِنْ اَزْلِها وَ زِلْزالِها وَ مِنْ سَطَواتِ شَیاطینِها وَ سَلاطینِها وَ نَکالِها وَ مِنْ بَغْىِ مَنْ بَغى عَلَىَّ فیها اَللّهُمَّ مَنْ کادَنى فَکِدْهُ وَ مَنْ اَرادَنى فَاَرِدْهُ وَ فُلَّ عَنّى حَدَّ مَنْ نَصَبَ لى حَدَّهُ وَاَطْفِءْ عَنّى نارَ مَنْ شَبَّ لى وَ قُودَهُ وَاکْفِنى مَکْرَ الْمَکَرَةِ وَ افْقَاْعَنّى عُیُونَ الْکَفَرَةِ وَاکْفِنى هَمَّ مَنْ اَدْخَلَ عَلَىَّ هَمَّهُ وَادْفَعْ عَنّى شَرَّ الْحَسَدَةِ وَاعْصِمْنى مِنْ ذلِکَ بِالسَّکینَةِ وَاَلْبِسْنى دِرْعَکَ الْحَصینَةَ وَاَحْیِنى فى سِتْرِکَ الْواقى وَ اَصْلِحْ لى حالى وَ صَدِّقْ قَوْلى بِفِعالى وَ بارِکْ لى فى اَهْلى وَ مالى
و دنیاى فانى را برایم به نعمتخانه باقى تبدیل کن،خدایا از سختى و لرزشهایش و از یورشهاى شیاطین و سلاطین و از عذابش و تجاوز هرکه در آن بر من تجاوز کند به تو پناه مىآورم. خدایا هرکه علیه من نقشه کشید،تو علیه او نقش بکش،و هرکه نسبت به من قصد بد دارد،تو نسبت به و او قصد بد کن،و تیزى اسلحه کسىکه تیزى اسلحهاش را براى من قرار داد کند کن،و آتش کسىکه هیزمش را علیه من افروخته خاموش نما،
و فریب فریبکاران را از من کفایت کن،و دیده کافران را از من کور کن،و اندوه کسىکه اندوهش را بر من دارو نموده کفایت کن،و شرّ حسودان را از من برطرف نما،و مرا از اینها با آرامش حفظ کن،و زره محکمت را به من بپوشان،و در پوشش نگهداریت زندهام بدار،و حالم را اصلاح کن،و گفتارم را به کردارم راست آر،و به من در خاندان و دارایىام برکت ده.