بازار خرید عید
جشن مراسم پایان سال 1392 در فرهنگسرای مهر برگزار شد
ب زمانی که اسم مهرشهر بر سر زبان هرکسی جاری میشود اولین تصویری که در ذهنش حک می شود تصویر باغ سرسبز سیب و تمامی بلوار های آذین شده و کاخ زیبای مروارید(شمس) در این منطقه است.
اما مردمی که این منطقه را نمیشناسند جالب است بدانند که فقط ۱ بلوار باعث تبتعیض بین دو محدوده شده است.دو محدوده ای که اگر نظارگر آن باشید و ببینید باعث حیرتتان می شود. که مسئولین شهری نگاهی متفاوت در این دو نقطه شهر داردند.
اینجا قنبرآباد واقع در مهرشهر ابتدای حسین آباد انتهای خیابان اکبر آباد با تراکم جمعیتی حدوداً ۲۰۰۰ نفری می باشد و زمانی که برای تهیه خبر در حال گذر از این محله بودیم محدوده ای عجیب را دیدیم که در فیلمهای روستایی شاهد آن هستیم. محدوده ای که مردم با مشقت هایی فراوان زندگی می کنند و هیچ راه چاره ای جز سازش ندارند.
زمانی که از ساکنین علت خاکی بودن زمینها را جویا شدیم دوباره پای بی توجهی مسئولان و وعده های کاندیداهای انتخاباتی شورا و مجلس به میان آمدکه چند مرتبه ای این موضوع پیگیری و مطرح شده است اما رسیدگی صورت نگرفته . و فقط برای کسب آرا به این محله ها می آیند و حرفی می زنند و اینجا به دست فراموشی سپرده می شود…
مردم از بازاری می گویند که مثل بازارهای چند سال پیش ۱روز در هفته مقابل خانه هایشان بساط پهن می کنند و همان ۱ روز باعث می شود که مردم دچار دردسر شوندوآثار به جای مانده از همین بازارباعث شده چهره ی زشتی به محله شان بدهد.
به گفته ی یکی از ساکنین این محله (قنبرآباد) شبها از بوی فاضلاب این منطقه ، جمع آوری زباله و صدای حیوانات خوابشان نمی برد.
بدون شرح!
دیوارهای کاهگلی محله که هر لحظه امکان ریزش را در خود دارد و مردم نگران از اینکه مبادا کودکانشان در حال بازی از کنار آن گذر کنند و اتفاق جبران ناپذیری پیش رخ دهد.
نبود ایمنی مناسب و نظارت نسبت به مواردی از این قبیل در این محله
بنابر این گزارش مردم محله قنبر آباد نسبت به رفع موارد عنوان شده از مسئولین امر درخواست پیگیری و اقدام سریع دارند.
امیدوایم مسئولین نسبت به رفع مشکلات این محله در مهرشهر کرج اقدامات لازم را صورت داده ؛ که وجود چنین مکان هایی در منطقه مهرشهر با این همه معضلات و مشکلات عدیده به دور از شأن دستگاه های اجرایی ادارات و سازمان های ذی ربط در کلانشهر کرج می باشد. و این محله نمونه ای از دیگر مناطق فراموش شده مهرشهر می باشد.
ا
این روزها بجای دیدن اخبار و صفحه زدن روزنامه ها میتوانید با هزینه ی ناچیزی در تاکسی ها بنشینید و از تمامی اخبار مطلع شوید.
زمانی که سوار تاکسی میشوید اولین صحبت سیاسی ای که از طرف
مسافر سمت راستتان میشنوید مهمترین مسئله یعنی مسئله ژنو و اشتون و ظریف و
ادعا های آمریکا بر علیه فعالیتهای هسته ای و اخبار مرتبط با سبد کالاست
که چند نفر فوت کرده اند و چند نفر کالا تعلق گرفته است !! و آخر این
ماجرا چه خواهد شد!؟…زمانی که پیاده میشود با لحنی جالب میگوید که انشاالله
که خیر است.
بعد از آن برای رسیدن به مقصدتان صبر میکنید ومنتظر که مسافر دیگری کنارتان بنشیند!
چهار راه بعد فرا میرسد…
فردی کنارتان می نشیند که شاید پیش خودتان بگویید لابد این هم راجع به ژنو
میخواهد صحبت کند خودتان را به این راه و آن راه میزنید مبادا دامن سیاست
شما را هم بگیرد.
اما مسافر با لحنی آرام از شما طلب پول خورد میکند شما هم با لحنی آرامتر پاسخ منفی به اوم میدهید آن هم از سر ناچار و به دلیل آنکه راننده به دادن پول درشت اعتراضی نکند پای اقتصاد دولت ۱۱ و ۱۰ ؛۹ ؛۸و ۷ را وارد ماجرا میکند
که چرا با آوردن پولهای ۵ تومانی و مردم راگرفتار میکند و برای تایید صحبتهایش تکان دادن سرش را هم چاشنی عصبانیت فرمالیته اش میکندو با لبخندی از راننده تشکر میکند و با چهره ای ناراحت از تاکسی پیاده میشود اما ما که میدانیم در دلش چه میگذرد…
مقصد ما طولانی است و ناچاریم که بنشینیم و صحبتهای دیگران را بشنویم!
ایستگاه بعدخانمی چادری سوار صندلی جلومی نشیند، تاکسی حرکت می کند و ۱۰۰
متر جلو تر پشت چراغ قرمز می ایستد ناگهان دختری با طرز لباسی نامتعارف از
جلوی ما عبورمی کند!
آن خانم با نگاهی به آن دختر و با چادر خودش میفهماند که پوشش نامناسب
است و در این هنگام پای راننده هم به وسط ماجرا کشیده که آیا اینها
خانواده دارند؟؟؟؟
در همین هنگام مسافران دیگر با صحبت هایشان میفهمانند که از خانواده ی اصیلی بهره مندند!!!!
مسافر سمت چپ انگار با من هم مقصد است و روزنامه ی ورزشی در دست دارد که در آن تساوی پرسپولیس مقابل یکی از تیم ها را نشان میدهد و در همین هنگام مسافر با نا امیدی میگوید یعنی میشود ما به صدر جدول صعود کنیم؟؟؟
من که طرفدار این تیم بودم با لحنی امیدوار کننده گفتم انشاالله میشه!
مسافر خانم پیاده و جای خود را با یک مسافره تازه وارد خانم دیگر عوض میکند.
در همین هنگام تلفن همراه مسافر جدید شورع به نواختن آهنگ زنگ مینماید بدون
آنکه اجازه دهد زنگ تماس کمی بنوازد سریع اقدام به پاسخگویی می کند و با
گویشی خواص با تماس گیرنده زمان قرار طلاق را مشخص میکند
تا رسیدن به مقصد چند سوایی باقی مانده است و مسافران قدیمی جای خودشان را
به مسافران جدید میدهند وما همچنان تا ایستگاه آخر منتظر میمانیم.
ناگهان بر حسب تصادف بیلبورد فیلمهای جشنواره فجر را میبینیم که از همین ۱۰فیلمهای سودای سیمرغ را یدک میکشند
تار سیدن به مقصد مسافران یک به یک پیاده میشوند فقط ۱ متر مانده است که من هم پیاده شوم.
*
*
*
بله رسیدیم . درست است که که کارگری بیش نیستم و وقت روزنامه خواندن و
وبگردی را ندارم اما مانند ۲۰:۳۰ در تاکسی از همه ی مسائل روز اطلاع دارم.
با آنکه در استان تعداد مراکز توزیع کالا بالاست اما مردم برای دریافت کالا به فروشگاه رفاه واقع در میدان مادر مراجعه میکنند و دلیل این امر را به اتمام رسیدن توزیع در فروشگاهای دیگر میدانند.
کمال مهر:
استان البرز با جمعیتی بالغ بر ۱٬۶۱۴٬۶۲۶نفر، چهارمین شهر پرجمعیت ایران
محسوب میشود این استان مانند استان های دیگر در حال حاضر شاهد توزیع سبد
کالا می باشد.
با آنکه در استان تعداد مراکز توزیع کالا بالاست اما مردم برای دریافت کالا
به فروشگاه رفاه واقع در میدان مادر مراجعه می کنند و دلیل این امر را به
اتمام رسیدن توزیع در فروشگاهای دیگر می دانند.
، فروشگاه رفاه واقع در کرج-میدان مادر یکی از مراکز
توزیع سبد کالا محسوب میشود اما در این مرکز مانند دیگر مراکز توزیع دیگر؛
موجب نارضایتی مراجعین به این فروشگاه شده است.
بنابراین گزارش آنچه که بیش از هر چیز در صفهای سبد کالا آزار دهنده است
تحمل ازدحام جمعیت توسط مراجعین می باشد که علاوه بر انتظار مردم را تحت
فشار قرار میدهد که برخی از آنها حضور خود در این صف ها از ساعت ۴ و ۵
بامداد اعلام کرده اند در حالی که با این حضور، نام آنها را برای دریافت
کالا اعلام نکرده اند و آنها یقین دارند که تا عصر باید منتظر بمانند.
؛اما مشکل اصلی مردم به ایجا ختم نمیشود بلکه نا
منظم بودن در توزیع و وقفه در اعلام کردن اسامی مراجعین است که باعث شده
مردم نه تنها برای مسببان دعای خیر نکنند بلکه آنها را مقصر اصلی در این
امر بدانند .
زمانی که تنهایی ازکوچه پس کوچه های مهرشهرگذر می کنید دیگر نگران این نباشید که حوصله تان سر برود بلکه میتوانید با خواندن جملاتی که بر روی دیوارها حک شده اند لحظاتی را سپری کنید.
به گزارش گروه اجتماعی«کمال مهر»؛ زمانی که تنهایی ازکوچه پس کوچه های مهرشهرگذر می کنید دیگر نگران این نباشید که حوصله تان سر برود بلکه میتوانید با خواندن جملاتی که بر روی دیوارها حک شده اند لحظاتی را سپری کنید.
اما،این به آن معنا نیست که کار تحسین برانگیزی باشد بلکه علاوه بر زشت کردن چهره ی شهر می تواندفرهنگ غلطی را میان مردم باب کند که سرانجام خوشایندی نخواهد داشت.
چشماتو باز کن…!
بازکن تا خوب اطرافت را ببینی؛
نوشته ها و خاطرات بجامانده ی قدیمی از اهالی محله که دیوارهای محله را
دفتر خاطراتی کرده است که به هیچ عنوان نه تنها از ذهن خودش بلکه از ذهن
تمامی عابرین پاک نمیشود.
چشمهایت را باز کن تا علا متی را ببینی که علامت شیطان پرستی است یک نماد باستانی که در برخی فرهنگهای دینی همچون کتیبههای بر جای مانده از بوداییها و مقبرههای سلتی و یونانی دیده شدهاست .لازم به توضیح است این علامت سالها بعد توسط هیتلر به کار رفت ، لکن برخی با هدف به سخره گرفتن مسیحیت این سمبل را وارد شیطانپرستی کردند و امروزه ما آن را بصورت فراوانی در اطرافمان می بینیم.
چشم هایت را باز کن تا در ختی با نام سجاد را ببینی که نویسنده اش از روی
ناچاری ناشی از کمبود فضای روی دیوار برای نوشته اش به آن بسنده کرده است.
چشم هایت را باز کن تا مرتضی نعشه را ببینی که جماعتی برای عبرت دیگران نامش را بر روی دیوار نوشتند…
سمندونی راببینی که یا دوست داشته سمندون باشد یا سمندون را دوست داشته یا خود سمندون بوده است.
کری عجیب تمام نشدنی ۲ تیم محبوب که به کوچه های شهر نیز سیده است.
بدون شرح …..!
وجمله های تکرار….
و این شهر پر از پلنگ ….!
دیوار را یا دفتر نقاشی مسئله این است !
علامتی که حتی معنی اش را هم نمیداند و فقط توانسته آن را به شکل اشتباه بکشد.
مرگ بر منافق که هرجا میروی سخنی کوتاه برایش وجود دارد.
تصاویری که مشاهده کردید بخش کوچکی بود از دیوار نوشته های یک شهر ، متاسفانه فرهنگ غلطی که همچنان در کوچه و خیابانهای ما چشم نوازی می کنند،و برخی از آنها هم آنقدر ناپسند بودند که حتی به تصویر کشدنشان جایز نبود.
امیدواریم مسئولین امر برای فرهنگ سازی و زیبا سازی شهر ها برنامه هایی را به اجرا بگذارند تا شاهد موارد اینچنینی در سطح جامعه نباشیم.
از زمانهای دور رسم شده است که برای آمدن برکت به منزل و محل کارمان نعل اسبی بر ورودی این مکان ها نصب کنیم ، حال این نعل برای آوردن برکت بر زندگی ما چه می کند و فلسفه آن از کجا نشأت گرفته است را برای شما بازگو خواهیم کرد،که در ادامه میخوانید؛
به گزارش گروه اجتماعی «کمال مهر»؛ خرافه یا حقیقت مسئله این است! افزایش رزق و روزی ، خوش یُمن بودن ، شانس آوردن در کارهای روزمره و زندگی، بخت و اقبال همه مواردی که خواه یا ناخواه انسان برای رسیدن به آن دست به اعمالی می زند! اما رسیدن به سعادت و خوشبختی و افزایش ثروت و مکنت به چه قیمتی و به چه شیوه ای !؟
از زمانهای دور رسم شده است که برای آمدن برکت به منزل و محل کارمان نعل اسبی بر ورودی این مکان ها نصب کنیم ، حال این نعل برای آوردن برکت بر زندگی ما چه می کند و فلسفه آن از کجا نشأت گرفته است را برای شما بازگو خواهیم کرد،که در ادامه میخوانید:
در اروپا و آمریکا نعل اسب را به عنوان وسیله ای برای شانس آوردن استفاده می کنند! به گفته برخی کارشناسان این موضوع از اسپانیای قدیم (اندلس) وارد اروپا و بعد وارد آمریکا شده است! و سرزمین اندلس نیزدر دوران حکومت مسلمانان رسم آویختن نعل اسب را به عنوان برکت و خیرداشتن مورد استفاده قرار می دادند ، به گفته مورخان مردمان اندلس نیز این رسم را از امویان کسب کرده بودند! اکنون رسم نعل اسب زدن امویان را برای شما بازگو خواهیم کرد.
همۀ ماجرای نعل اسب از آنجا آغاز می شود که در واقعه عاشورا در برابر فرمانى که ابن زیاد صادر کرده بود، «ابن سعد» مأمور بود پس از شهادت امام حسین علیهالسلام بدن مبارکش را زیر سمّ اسبان قرار دهد؛ وى که به خاطر تقرّب به ابن زیاد و در خیال خامش براى رسیدن به حکومت رى از هیچ جنایتى خوددارى نمىکرد، در میان اصحابش فریاد زد:
«مَنْ یَنْتَدِبُ لِلْحُسَیْن علیه السلام فَیُوطِیَ الْخَیْلَ صَدْرَهُ وَ ظَهْرَهُ؛ کیست که داوطلبانه بر پیکر حسین اسب بتازد تا سینه و پشت وى را زیر سم اسبان پایمال کند؟!»
شمر که قساوت فوقالعادهاى داشت با شنیدن این فرمان، پیشقدم شد و بر بدن پاک زاده زهرا علیهاالسلام اسب تاخت. ده نفر دیگر نیز از وى تعبیت کردند و با کوبیدن نعل تازه بر سمان اسبانشان بر پیکیر امام حسین (ع) و یارانش تاختند که عبارت بودند از:
۱٫ اسحاق بن حُویّة. ۲٫ هانى بن ثُبیت حضرمى. ۳٫ واحظ بن ناعم. ۴٫ اسید بن مالک. ۵٫ حکیم بن طفیل طائى. ۶٫ اخنس بن مَرثَد. ۷٫ عمرو بن صُبیح. ۸٫ رجاء بن مُنقِذ عبدى. ۹٫ صالح بن وهب. ۱۰٫ سالم بن خثیمه.
بعد از این ماجرا این افراد در انتظار دریافت پاداش زیادی به خاطر عملشان بودند که برخلاف انتظارشان ابن زیاد دستور داد به آنان جایزه ناچیزى دادند، و این افراد هم ۴۰ نعل اسب را کنده و با قیمت زیادی به مردم فروختند؛ و به گفته آیت الله جوادی آملی : به این جهت که این اسب ها «نعوذ بالله » آدم های خارج از دین را لگدکوب کرده اند پس با ارزش می باشند و تبرک جستن به نعل اسب از موهومات بعد از حادثه کربلا شد!
علامه کراجکی نکات تلخ و عبرت آموزی را بیان کرده است :
خانواده هایی در شام پس از حادثه کربلا با عناوین تازه ای معرفی شدند. مانند:
بنو السراویل ::فرزندان کسی بودند که لباس امام حسین را برداشته بودند
بنو السرج::فرزندان آنانی بودند که بر پیکر امام اسب تاختند و پس از جنگ
نعل اسب ها را به مردم به قیمت بالایی فروختند و مردم نعل ها بر سر در خانه
خود آویختند و به آن افتخار کردند
۱٫علامه کراجکی در صفحه ی ۴۵ کتاب ((التعجب))
بنابراین گزارش متأسفانه بصورت کاملاً ناآگاهانه بیشتر مردم عزیز ما از این حقیقت بی اطلاع هستند همانطور که هنگام تهیه تصاویر ذیل خبرنگار «کمال مهر» با پرسش از نصب کنندگان نعل ها در ورودی این مکانها متوجه شد که اطلاع خاصی از این موضوع ندارندو فقط جهت برکت و خوش شانسی نصب کرده اند که با گفتن ماجرای آن اقدام به کندن این نعل ها نمودند!
از معاویة بن عمّار نقل شده:از امام صادق علیه السّلام درخواست کردم تا براى رزق دعایى تعلیم من فرماید، آن حضرت این دعا را به من آموخت،و من براى زیاد شدن رزق،چیزى بهتر از این ندیدم.
اَللّهُمَّ ارْزُقْنى مِنْ فَضْلِکَ الْواسِعِ الْحَلالِ الطَّیِّبِ رِزْقاً واسِعاً حَلالاً طَیِّباً بَلاغاً لِلدُّنْیا وَالاْخِرَةِ صَبّاً صَبّاً هَنیَّئاً مَری ئاً مِنْ غَیْرِ کَدٍّ وَلا مَنٍّ مِنْ اَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ اِلا سَعَةً مِنْ فَضْلِکَ الْواسِعِ فَاِنَّکَ قُلْتَ وَاسْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ فَمِنْ فَضْلِکَ اَسْئَلُ وَ مِنْ عَطِیَّتِکَ اَسْئَلُ وَ مِنْ یَدِکَ الْمَلاْ اَسْئَلُ
خداى نصیبم کن از فضل گستردهات،حلال پاکیزه روزى فراخ حلال پاکرساى براى دنیا و آخرت،ریزانریزان گوارا لذیذ بدون زحمت و بدون منّت از احدى از بندگانت،جز وسعتى از فضل واسعت،زیرا تو فرمودى:«از فضل خدا بخواهید»پس از فضل تو مىخواهم،و از عطاى تو درخواست مىنمایم،و از دست پر تو مىطلبم.
از امام باقر علیه السّلام روایت شده: به زید شحّام فرمود:براى درخواست روزى،در سجده نماز واجب بگو:
یا خَیْرَ الْمَسْئُولینَ وَ یا خَیْرَ الْمُعْطینَ اُرْزُقْنى وَارْزُقْ عِیالى مِنْ فَضْلِکَ فَاِنَّکَ ذُوالْفَضْلِ الْعَظیمِ
اى بهترین درخواستشده، و اى بهترین عطا کننده،مرا و عیالم را از فضلت روزى بخش،به درستى که تو صاحب فضل بزرگى هستى
از ابو بصیر نقل شده:از حاجت خود به حضرت امام صادق علیه السّلام شکایت کردم،و از آن جناب خواستم،براى روزق دعایى تعلیم من کن،حضرت این دعا را به من آموخت از زمانى که آن را خواندم،دیگر محتاج نشدم،فرمود: در نماز شب در حال سجده بگو:
یا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ یا خَیْرَ مَسْئُولٍ وَ یا اَوْسَعَ مَنْ اَعْطى وَ یا خَیْرَ مُرْتَجىً اُرْزُقْنى وَ اَوسِعْ عَلَىَّ مِنْ رِزْقِکَ وَ سَبِّبْ لى رِزْقاً مِنْ قِبَلِکَ اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْئٍ قَدیرٌ
اى بهترین خواندهشده،و اى بهترین درخواستشده،و اى وسعتبخشترین کسىکه عطا کرد،و اى بهترین امیدشده،روزىام ده و بر من از روزىات وسعت ده،و سببسازى کن برایم روزى را از جانب خودت،به درستى که تو بر هرچیز توانایى.
مؤلف گوید:شیخ طوسى در کتاب«مصباح»این دعا را در سجده آخر رکعت،هشتم نافله شب ذکر فرموده.
روایت شده:رسول خدا صلى اللّه علیه و آله این دعا را براى طلب روزى تعلیم فرمود:
یا رازِقَ الْمُقِلّینَ وَ یا راحِمَ الْمَساکینَ وَ یا وَلِىَّ الْمُؤْمِنینَ وَ یا ذَا الْقُوَّةِ الْمَتینَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ وَارْزُقْنى وَ عافِنى وَ اکْفِنى ما اَهَمَّنى
اى روزىدهنده نیازمندان،و اى رحم کننده بر مسکینان،و اى سرپرست مؤمنان،و اى صاحب نیروى استوار،بر محمّد و اهل بیتش درود فرست،روزىام ده،و سلامتى کاملم بخش،و مرا از آنچه به اندیشهام برده کفایت کن.
ابو بصیر این دعا را براى طلب روزى از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده:و آن حضرت فرموده:این دعالى على بن الحسین علیه السّلام است که خدا را به آن مىخواند:
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ حُسْنَ الْمَعیشَةِ مَعیشَةً اَتَقَوّى بِها عَلى جَمیعِ حَوآئِجى وَ اَتَوَصَّلُ بِها فِى الْحَیوةِ اِلى آخِرَتى مِنْ غَیْرِ اَنْ تُتْرِفَنى فیها فَاَطْغى اَوْ تُقَتِّرَ بِها عَلَىَّ فَاَشْقى اَوْسِعْ عَلَىَّ مِنْ حَلالِ رِزْقِکَ وَ اَفْضِلْ عَلَىَّ مِنْ سَیْبِ فَضْلِکَ نِعْمَةً مِنْکَ سابِغَةً وَ عَطآءً غَیْرَ مَمْنُونٍ ثُمَّ لاتَشْغَلْنى عَنْ شُکْرِ نِعْمَتِکَ بِاِکْثارٍ مِنْها تُلْهینى بَهْجَتُهُ وَ تَفْتِنُنى زَهَراتُ زَهْوَتِهِ وَلا بِاِقْلالٍ عَلَىَّ مِنْها یَقْصُرُ بِعَمَلى کَدُّهُ وَ یَمْلاَُ صَدْرى هَمُّهُ اَعْطِنى مِنْ ذلِکَ یا اِلهى غِنىً عَنْ شِرارِ خَلْقِکَ وَ بَلاغاً اَنالُ بِهِ رِضْوانَکَ وَ اَعُوذُ بِکَ یا اِلهى مِنْ شَرِّ الدُّنْیا وَ شَرِّ ما فیها وَ لاتَجْعَلْ عَلَىَّ الدُّنْیا سِجْناً وَلافِراقَها عَلَىَّ حُزْناً اَخْرِجْنى مِنْ فِتْنَتِها مَرْضِیّاً عَنّى مَقْبُولاً فیها عَمَلى اِلى دارِ الْحَیَوانِ وَ مَساکِنِ الاَْخْیارِ،
خدایا نیکى معیشت را از تو مىخواهم،معیشتى که به آن بر تمام خواستههایم نیرو گیرم،و به آن در زندگى به آخرتم برسم،بىآنکه در فراوانى نعمتم قرار دهى،تا طغیان کنم، یا به آن بر من تنگ گیرى تا بدبخت شوم،از روزى حلالت بر من فراخى ده،و بر من از ریزش فضلت، از نزد خود نعمت کامل و عطاى بىمنّت عنایت کن،و مرا به فراوانى آن،از شکر نعمتت غافل مکن،که زیبایىاش سرگرمم سازد،و خوشرنگىهاى شگفتانگیزش دلم را برباید،و نه با کمدادنش به من،که از زحمت در به دستآوردنش،عملم براى خدا ضعیف گردد،
و اندوهش سینهام را پر کند،اى معبود من،از معیشت آن اندازه به من عطا کن،که بىنیازى از بندگان شرّیرت باشد،و رسانندهاى که به وسیله آن به خشنودىات برسم،اى معبود من،از شرّ دنیا و آنچه در آن است به تو پناه مىآورم،دنیا را بر من زندان، و فراقش را بر من اندوه قرار مده،مرا از فتنههاى آن،درحالىکه از من راضى باشى،و عملم در آن پذیرفته باشد،به جانب خانه زندگى ابدى و خانههاى خوبان بیرون آور،
وَ اَبْدِلْنى بِالدُّنْیَا الْفانِیَةِ نَعیمَ الدّارِ الْباقِیَةِ اَللّهُمَّ اِنّى اَعُوذُ بِکَ مِنْ اَزْلِها وَ زِلْزالِها وَ مِنْ سَطَواتِ شَیاطینِها وَ سَلاطینِها وَ نَکالِها وَ مِنْ بَغْىِ مَنْ بَغى عَلَىَّ فیها اَللّهُمَّ مَنْ کادَنى فَکِدْهُ وَ مَنْ اَرادَنى فَاَرِدْهُ وَ فُلَّ عَنّى حَدَّ مَنْ نَصَبَ لى حَدَّهُ وَاَطْفِءْ عَنّى نارَ مَنْ شَبَّ لى وَ قُودَهُ وَاکْفِنى مَکْرَ الْمَکَرَةِ وَ افْقَاْعَنّى عُیُونَ الْکَفَرَةِ وَاکْفِنى هَمَّ مَنْ اَدْخَلَ عَلَىَّ هَمَّهُ وَادْفَعْ عَنّى شَرَّ الْحَسَدَةِ وَاعْصِمْنى مِنْ ذلِکَ بِالسَّکینَةِ وَاَلْبِسْنى دِرْعَکَ الْحَصینَةَ وَاَحْیِنى فى سِتْرِکَ الْواقى وَ اَصْلِحْ لى حالى وَ صَدِّقْ قَوْلى بِفِعالى وَ بارِکْ لى فى اَهْلى وَ مالى
و دنیاى فانى را برایم به نعمتخانه باقى تبدیل کن،خدایا از سختى و لرزشهایش و از یورشهاى شیاطین و سلاطین و از عذابش و تجاوز هرکه در آن بر من تجاوز کند به تو پناه مىآورم. خدایا هرکه علیه من نقشه کشید،تو علیه او نقش بکش،و هرکه نسبت به من قصد بد دارد،تو نسبت به و او قصد بد کن،و تیزى اسلحه کسىکه تیزى اسلحهاش را براى من قرار داد کند کن،و آتش کسىکه هیزمش را علیه من افروخته خاموش نما،
و فریب فریبکاران را از من کفایت کن،و دیده کافران را از من کور کن،و اندوه کسىکه اندوهش را بر من دارو نموده کفایت کن،و شرّ حسودان را از من برطرف نما،و مرا از اینها با آرامش حفظ کن،و زره محکمت را به من بپوشان،و در پوشش نگهداریت زندهام بدار،و حالم را اصلاح کن،و گفتارم را به کردارم راست آر،و به من در خاندان و دارایىام برکت ده.
؛مهرشهر کرج درکنار کلانشهرکرج و عضوی از خانواده استان البرز به نوعی کانون افتخارات اشخاص مختلف در زمینه های علمی ، ورزشی ، فرهنگی نیز میباشد ،اینجانب درصدداست با شناسایی و معرفی چهره های برتر این شهرستان اقدام نماید لذا از همه کسانی که در نزدیکی خود دوستان اقوام و آشنایان را می شناسند که در زمینه های مختلفی اجتماعی علمی فرهنگی ، هنری و ورزشی صاحب عنوان و یا جایگاهی در این عرصه می باشند را به ما معرفی نمایند تا در اولین فرصت جهت آشنایی هرچه بیشتر این افراد به جامعه اقدام نماییم تا الگوی مناسب برای جوانان میهن عزیزمان ارائه کرده باشیم.این معرفی در قالب گزارش ،گفتگو ونشست با عنوان چهرۀ برتر به اطلاع مخاطبین گرامی ان وبلاگ خواهد رسید.
در اولین قسمت از معرفی چهرۀ برتر قصد دارم یکی از ورزشکاران جوان و بااستعداد مهرشهری را به شما معرفی نماییم که در ادامه می خوانید:
عباس طاهری در ۷۰/۴/۲۲هجری شمسی متولد شد . او که ساکن «مهرشهر» می باشد، در سن ۷ سالگی رشته ی بوکس را در باشگاه پدرش آغازو پس از ۲ سال این رشته را رها نموده و در سن ۱۳ سالگی به رشته کیک بوکسینگ روی آورده است . وی کار حرفه ای خود را نزد استاد جعفر احمدی که یکی از قهرمانان بزرگ و نامی ایران و جهان و از قهرمانان مسابقات ( کی . وان ) میباشد آغاز و همچنان نیز هنر جوی این استاد می باشد . عباس طاهری جوان با استعداد مهرشهری در سبک مویتای عضو تیم ملی جمهوری اسلامی ایران نیز میباشد.
از افتخارات عباس طاهری می توان به مسابقات حرفه ای سال گذشته تایلند اشاره کرد که مقام دومی (نقره ) را از این مسابقات کسب کرده است. و همچنین (کمر بند طلایی ) در مسابقات بهترین بهترینها و (کمربند طلایی )مسابقات کشوری ساندا اشاره کرد . وی در مسابقات قهرمانی cHi-1 آسیایی نشان برنز مسابقات را نیز کسب کرده است. و تا کنون قهرمان چندین دوره مسابقات استان وکشور را نیز در کارنامه خود دارد.
در ادامه گفتگو با این ورزشکار جوان «مهرشهری» ترتیب داده که در ذیل می خوانید؛
*باسلام، آقای طاهری چه اتفاقی افتاد که به ورزش کیک بوکسینگ روی آوردید؟
باسلام و عرض ادب خدمت شما و خوانندگان سایت کمال مهر بخصوص مردم شریف مهرشهر و استان البرز – زمانی که پدرم تصمیم گرفت باشگاه رو جمع آوری کنند من هم به ناچار رشته ی بوکس را رها کردم وبعد از چند سال پدرم رشته ی کیک بوکسینگ را پیشنهاد کردند که بجز ایشان همه ی افراد خانواده مخالفت کردند ومن هم چون از رشته های کامل وخشن استقبال میکنم تصمیم گرفتم وارد این رشته بشوم.
*ورزش کیک بوکسینگ را برای خوانندگان ما توضیح می دهید؟
این رشته ورزشی (کیک بوکسینگ و مویتای )تنها سی سال از تولد آن میگذرد
مانند رشته های رزمی دیگر میباشدترکیبی از رشتههای رزمی ، کاراته و بوکس
با این تفاوت که از ضربات مشت ، آرنج ، زانو ،پا و گرفتن همدیگر آزاد
میباشدولی زدن حریفی که بر روی زمین افتاده ممنوع است وتنها ورزشی است که
برای تناسب اندام وچربی سوزی بسیار موثر وپر کاربرد است چراکه درآن ضربات
دست وپا دائم و هم زمان درگیر هستند وعضلات دست و پا مدام درگیر هستند واز
انباشته شدن چربی جلوگیری میکند . به طورکلی هدف از تمرینات کیک بوکسینگ
دفاع ازخود، به دست آوردن آمادگی جسمانی و هم چنین به عنوان ورزش رزمی
میباشد.
*همانطور که مستحضرید استان البرز باحضور پررنگ افرادی که در
مسابقات جهانی افتخار آفرینی میکنندسرشناس است، شما با چه انگیزه ای در
مسابقات شرکت میکنید ودلیل پیروزیهای شما چیست ؟
چون من زیر نظر یکی از استادان بزرگ این رشته کار میکنم وبا تمرینهایی که ایشون برای ما در نظر میگیرند (تمرینات چالاکی و هوازی )همیشه این مسئله باعث میشود که من اعتماد به نفس مضاعفی بگیرم همیشه ودر همه حال گفتم که اگر دزحمات استاد جعفری و دعای خیر خانواده ام نبود من هیچ زمان این موفقیتها را کسب نمیکردم.
*زمانی که اسم تمرینات آورده میشود کدام تمرین برایتان سخت به نظر میرسد چرا?
بدنسازی مسلما از تمرینات دیگر سخت تراست و انرژی زیادی صرف این تمرین میشود.
*بهترین ضرباتی که در مسابقات استفاده کردید؟
ضربات مشت راست هوک چپ با لگد راست
*کدام حریف برایتان تا بحال مشکل بوده است ؟
حریف تایلندی(بوکاسو پورساک) در مسابقات جهانی حرفه ای آزاد تایلند.
*زمانی که مسابقه دارید دچار استرس و دلهره هم می شوید؟
با توجه به دلگرمی که از طرف خانواده ام صورت میگیرد و زمانی که مادرم من را از زیر قرآن رد میکند یک انرژی مثبتی دریافت میکنم و این امر باعث میشود در طول مسابقات اضطراب نداشته باشم.
*از ورزش کیک بوکسینگ چه چیزی آموختید؟
اخلاق ، ادب ، شکستن غرور و احترام گذاشتن به همه – البته آموزش استاد احمدی در این امر بی تاثیر نبوده است.
*با توجه به افتخارآفرینیهای مختلف چرا این روزها در مسابقات کمتر دیده میشوید؟
به دلیل کمبود تمرینات و به خاطر یکسری مشکلات شخصی- تصمیم گرفتم در مسابقات شرکت نکنم اما برای مسابقات انتخابی تیم ملی که بهمن ماه برگزار میشود خود را آماده میکنم تا بتوانم یکی از رقیبانم را که چندین دوره قهرمانی جهان و آسیا را به دست آورده است شکست دهم و افتخار دیگری برای هم استانیهای عزیزم کسب کنم.
*آقا ی طاهری ، یکی از آرزو های ورزشی که دارید چیست؟
آرزو دارم روزی مانند استاد عزیزم جعفر احمدی باشم تا بتوانم زحمات همه ی کسانی که در موفقیت من تاثیر گزار بودند را جبران کنم.
* اگر صحبت پایانی دارید بفرمایید؛
از زحمات مربی عزیزم آقای احمدی و همچنین خانواده ام تقدیر میکنم و
ازشما«کمال مهر»ی ها که وقتتون رو در اختییار بنده گذاشتید سپاسگزارم.